محل تبلیغات شما

دانلود مداحی مجید بنی فاطمه دیده من خون ببار

وفات شهادت حضرت معصومه‌ 1398
هیئت ریحانة الحسین
نوحه زمینه

 

برای دانلود کلیک کنید

 

متن شعر مداحی

دیده من خون ببار
مثل پریشانی ابر بهار

کی برسد آخر این انتظار
دیده ی من خون بیار

سینه ی هر شیعه شده بی قرار
از غم بانوی بدون بی مزار

آه اگرچه حرم فاطمه
از همه پنهان شده

شکر خدا صحن تو در شهر قم
خانه ی دل های پریشان شده

هر که پی تربت مادر سادات رفت
در حرم امن تو مهمان شده

پرچمت سایه ی بالا سر است
اذن دخول حرم این دو نگاه تر است

شکر خدا سایه ی آل علی
بر سر این کشور است

بر تو و بر صحن تو از جان سلام
خواهر آقای خراسان سلام

دست به سینه دم ایوان سلام
خواهر آقای خراسان سلام

از دل بی تاب هزاران سلام
خواهر آقای خراسان سلام

در شب تار ای مه تابان سلام
خواهر آقای خراسان سلام

دلخوشی حضرت سلطان سلام
خواهر آقای خراسان سلام

اسم تو را دست حق
بر دل ایران نوشت

ای که نمکزار قم
گشته به لطفت بهشت

گرچه اسیر غمی
گرچه ز دوری رضا سوخته ی ماتمی

دل نگران تو شده عالمی
نیست در این ازدحام دور تو نامحرمی

رسیده جون تو بر لب
داری پر می کشی امشب

چشات خیسه به یادِ
روضه ی زینب

سلام الله علی زینب
اسیر غصه ها زینب

کجا بزم حرامی ها
کجا زینب

ناله ی ممتد شدم
مثل کبوتر شدم و از همه جا رد شدم

عازم گنبد شدم
از حرم شهر قم راهی مشهد شدم

جان رضا حضرت سلطان رضا
ای قسم مردم ایران رضا

معنی لطف و کرم و بخشش و احسان رضا
حاجت هر دیده ی گریان رضا

ملجا هر جان هراسان رضا
شاه خراسان رضا یار غریبان رضا

ای کرمت مستدام ای علمت بر دوام
ای حرمت بر همه ی درد و غمم التیام

باز شده راه ضریح تو در این ازدحام
آه به جای همه جا مانده ها از تو جا مانده ها

دست روی  سینه به سمت ضریح
شاه علیک السلام

سمت شما آمدم گم نکنم راه را
طی کنم این سیر الی الله را

در حرمت سر کنم
این دم کوتاه را

مرد جوانی وسط همهمه ها
دم گرفت آمدم ای شاه را

آمدم ای شاه  پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده

سلام آقا رضا جانم
امیدم ای رضا جانم

نمیذاری منو تنها
رضا جانم

تویی که ضامنم هستی
دلم رو به حرم بستی

محاله خوالی از اینجا
بره دستی رضا جانم

از سر لطف شماست
سینه ی ما کربلاست

رخصت این گریه برای حسین
دست امام رضاست

روضه دوباره به پاست
روضه ی شاه غریب

مرثیه خوان شاه خراسان شده
آه که یابن الشبیب

لحظه ی غارت شد و
پیرهن و شال رفت
خواهرش از حال رفت

آه که مابین دو تا نهر آب
جد غریبم حسین با لب خشکیده به گودال رفت

چشم کسی در پی انگشتر و
چشم کسی در پی خلخال رفت

یا حسین بی کس و تنها حسین
مانده سه روز و شب پیکر او در دل صحرا حسین

تا به سرش ریختند
عمه ی ما گفت خدایا حسین

نای کمک خواستنش رفته بود
پاره به پاره بدنش رفته بود

حرف سر بوریاست
آه که حتی کفنش رفته بود

بشکند آن پا که دم آخرین
روی تنش رفته بود

تک و تنها حسین جانم
در این صحرا حسین جانم
لب تشنه لب دریا حسین جانم

دل زینب به شور افتاد
سرش از تن که دور افتاد
سری که عاقبت کنج تنور افتاد

تک و تنها حسین جانم
در این صحرا حسین جانم
لب تشنه لب دریا حسین جانم


مجنون یار

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها