محل تبلیغات شما

دانلود مداحی جواد مقدم شبی آخر منه دیوانه از فراق رخ جانانه

شب سوم ایام فاطمیه اول 1398
هیئت بین الحرمین طهران
نوحه زمینه

 

برای دانلود کلیک کنید

 

متن شعر مداحی

شبی آخر منه دیوانه از فراق رخ جانانه

در هوای لب پیمانه ، رفتم و رفتم تا در مِیخانه

منه مجنون در به در ، زِ غیر جانان بی خبر

از سر شب تا دل سحر ، گهی به دست و گهی به سر

حلقه زدم بر در ، حلقه زدم بر در

گفتم ای نازنین یارم ، ای که هستی دار و ندارم

تا که هستم عشقتو دارم ، در فراقت بیقرارم

رحمی کن به حال زارم که تو میدانی خمارم ساقی

زِ لطف ساقی رخنه به در شد ، صورت ساقی جلوه گر شد

ساقی مستان زِ در درآمد ، قامت الله اکبر آمد

م فردای م آمد ، از لب لعلش گهر در آمد

که ای اسیر بلای هجران ، لذت دنیا نعیم عقبا یا که مرا خواهی

بَرِ ساقی لب گشودم ، که ای همه ی بود و نبودم

لذت دنیا را نخواهم ، نعمت عقبا را نخواهم

سایه ی طوبی را نخواهم ، ای عشقم ای ماهم

آگهی از دل خاطرخواهم ، که تو را میخواهم

مطرب و نِی خواهم ، کاسه و مِی خواهم

مِی خواهم ، هِی خواهم ، پی در پی خواهم

تو خود آگاهی ساقی غیر تو کِی خواهم

آشفته ی روی تواَم

کَلب سر کوی تواَم

دیوانه ی روی تواَم

قسم به مِیخانه ی تو ساقی

خمار یک جرعه ی شرابت

لب سبوی تواَم ، اسیر روی تواَم

وانگه ساقی به یک ساغر

مستِ مستم کرد ، مِی پرستم کرد

بیخود زِ مِی و مستی و فارغ

زِ هر چه هستم کرد

از زمانی که ساغر مِی زِ دست وی آمد به دستم

مستِ مستم من ، مِی پرستم من ، مست الستم من

با ساقی و با مِیخانه یکی شد دستم من

از دو عالم دل بریدم تا که در سایه ات نشستم من

مستِ مستم من ، مِی پرستم من

به غیر نام علی ندانم ، خدا پرستم من

همیشه مستم من ، سبو به دستم من

زاهد از جان من چه خواهی

همین که هستم من ، مِی پرستم من


مجنون یار

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها